بگذارید- اگر هم نه بهاری- باشم
شاعر سوخته گلهای صحاری باشم
میتوانم که خودم را بسرایم، هرچند
نتوانم که همانند قناری باشم
معنی پیرشدن، ماندنِ مردابی نیست
پیرم، اما بگذارید که جاری باشم
کاری از پیش نبردم همهی عمر، ولی
شاید این لحظهی نایافته، کاری باشم
همچنان طاقت فرسودهشدن با من نیست
نپسندید که درلحظهشماری باشم
همهی درد من این است که میپندارم
دیگر ای دوستِ من، دوست نداری باشم
مرگ هم عرصهی بایستهای از زندگی است
کاش شایستهی این خاکسپاری باشم
محمدعلی بهمنی
آخرین ارسال های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 423 | farsroidone |
![]() |
0 | 415 | farsroidone |
![]() |
0 | 450 | farsroidone |
![]() |
1 | 615 | farsroidone |