((بید مجنون))
بند های پوتین
این جا کوچه ی دل من است
بید مجنونی که تا جبهه ها به دنبالت می آید
رها شده در سوسنگرد
گم شده ای که نیامدنش را ضجه می کشم
گره کوچه ام
به دست هیچ کس باز نمی شود
بیا
تا آمدنت
روشن ترم کند
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 386 | farsroidone |
![]() |
0 | 385 | farsroidone |
![]() |
0 | 409 | farsroidone |
![]() |
1 | 570 | farsroidone |
((بید مجنون))
بند های پوتین
این جا کوچه ی دل من است
بید مجنونی که تا جبهه ها به دنبالت می آید
رها شده در سوسنگرد
گم شده ای که نیامدنش را ضجه می کشم
گره کوچه ام
به دست هیچ کس باز نمی شود
بیا
تا آمدنت
روشن ترم کند
این نظر توسط وهب رنجبر در تاریخ 4 سال پیش و 21:17 دقیقه ارسال شده است | |||
سلام بانواحسنت بسیارعالی .اکنون درآستانه ی هفته ی دفاع مقدس هستیم.حسابی به دلم نشست خیلی کم شعرای
عزیزمابه موضوع جبهه پرداخته اند.پایدارباشید |
این نظر توسط یاسمن عباسی در تاریخ 10 سال پیش و 12:09 دقیقه ارسال شده است | |||
آفرین ... صدآفرین ...حتی اگر اسم شعر بید مجنون نبود هم؛ تب و تاب و لرزش بید مانند ضجه های احساس از این شعر به گوش می رسید. شعر در انتقال احساس نهایت بهره را از گزینش واژگانی برده است و ساختاری منسجم و متناسب دارد بند آخر را این گونه هم می توان گفت: بیا
تا آمدنت روشن ترم کند. |
این نظر توسط امیر در تاریخ 10 سال پیش و 4:48 دقیقه ارسال شده است | |||
گره کوچه ام
به دست هیچ کس باز نمی شود... قشنگ بود ![]() |
مکان و زمان برگزای انجمن شعر و کانونهای ادبی شنبه
هرهفته در کتابخانه شهید بهشتی رائس ساعت 5 عصر
برگزار می گرداد
تناه راه ارتباط با ما از طریق ایمیل وشماره موبایل زیر است
aamiri353@yahoo.com
09338408312