خودم را تبعید می کنم
خودم را تبعید می کنم
با چمدانی از کوچه و کودکی
به جایی که برای آمدن بهار
و لطافت باران
دستی سپر نگیرد
****
قبل از آمدن
از صندلی های کلاس مان عذر می خواهم
چقدر کلمه به آنها بدهکارم
ولی جز تصادف چشم ها
جایی نبود برای تردد کلمات
****
خودم را تبعید می کنم
به جستجوی اکسیژن
کنار فتوسنتز لاله ها